شعر دوست داشتنی خانم دلارا
منم تشنه لب به دیدار یار
منم شیفته و آواره دیدار یار
منم مفتون سیمای دل آرای یار
منم محضون رسیدن به یار
( دل آرا شرکاء )
گزیده ای از اشعار دل آرا
من و همسفری گل و ریاحین
من و آن عشق دیار مجنون
من وآن جگر شهر آشوب
من و آن دیار دل آرای خود
( دل آرا شرکاء )
تو گفتی هم هستی گرم و گیرا
تو شاید نوشتی از لحظه های فردا
تو بیا با ما
ننویس از فردا
تو دل آشنای ما بین
و بنشین
در لحظه های ناب ما
( دل آرا شرکاء )
در آن ساحل دریا
در آن بی کران آبهای تنها
در آن جاده های بی منظر
و آب های شورو فَلس
از آن تنهایی های در قفس
از آن سوسوءرستنگاه پیچک های تنهایی
تو می آیی به زیبایی
(دل آرا شرکا)
طعم زندگی چیست ؟
هم در آن لحظه های شادی است
دریاب تو مرا
تو بیا با انار شیرین بخت
تو بیا و مرا مست از بودن کن
( دل آرا شرکاء)