هم آرزوی تو
در آن ترانه هاست
در آن شبنم گلهاست
در آن آرزوی پروانه هاست
در آن جریان جویبارهاست
در آن نگاه پر از عشق مادر
می توان زیست دل آرا
مادر عزیزم روزت مبارک
( دل آرا شرکاء )
تو که تمام وجودت
انبوهی از عشق است
تو را می کشم
با رنگ اقاقیا
تو را می نویسم
با خطی از طلا
( دل آرا شرکاء )
واژه مهر
از نام تو
گرفته شده
مادر مهربانم
( دل آرا شرکاء )
تو را دیدم پر صلابت و امیدوار
( دل آرا شرکاء )
( دل آرا شرکاء )
هر گاه مینگرم
در آینه
رنگ چشمانم
زیبایی موج گیسوانم
چهره چون قرص ماه م
کمانی ابروانم
لب های گلگونم
حالت چهره ام
از تو میگویند
مادر عزیز و زیبا رویم
تو در تار تار وجودم
تا ابد جاری هستی
( دل آرا شرکاء )
از تو و عشق بی پایان تو بنویسند
( دل آرا شرکاء )
از وجود پر مهرت پدر
زندگیم شده گلگون
تو که خود واژه عشقی
تو که خود
آغاز سرنوشت دل آرایی
از تو رسید همه هستی من
نبض مرا ببین
چه بی وقفه میزند
این نوای آهنگین
از وجود توست
پدر دوستت دارم
( دل آرا شرکاء )
تو را ناگهان دیدم و پسندیدم
آن نگاه زیبایت را
آن شور و عشق و مستی را
دیدم و پسندیدم
ناگهان دل آرای قلبم شدی
تو شدی مونس شبهام
( دل آرا شرکاء )